شنیدم که پیش از این هم
سم دادن تو را
چه شد که به مرگ راضی شدی
ارباب
یا حسن
ارثیه ای که از پیامبر به تو رسید
فقط این بود
مظلومیت
باز هم به فکر خواهرت بودی:
زینب برایم «تشتی» بیاور !
عزای حسین عظیم است
گویا عزای تو را فقط مادرت دارد
مظلوم حسن
هفت صفر گذشت
کسی برایت اشکی نریخت
بیست هشت صفر هم
همه به فکر پیامبرند
گمنام حسن
هفت صفر
مانده بودم بین دو راهی
برایت گریه کنم
یا برای فرزندت شادی
حتی در روز عزاداریت هم مظلومی