نا خواسته انقلاب را شارژ کردید
سبزک ها!
اینجاست که گویند:
عدو شود سبب خیر
گر خدا خواهد
تصویر در اندازه اصلی
- ۰ نظر
- ۱۶ دی ۹۲ ، ۲۱:۰۲
نا خواسته انقلاب را شارژ کردید
سبزک ها!
جانم حسین ، در حیات و در ممات-
زنده است و بر دلم رهبری کند
آن کس که در ره عشق جان بداد
با هر طلوع بر سرم سروری کند
--------
روزی که فتنه ها به دین خدا فتاد!
در کربلا سرش را عاریه بداد
--------
سر رفت به شام و روشنگری نمود
از دین حق همو(هم او) فتنه می زدود
--------
اشکی گذاشت برای جهانیان
تا ؛کل یوم ؛ شود عاشورایشان
آمد مدد کند یاران خویش را
وقتی که فتنه سخت شد بر حسینیان
نه روز کذشت ز زمستان که او رسید
یاری بکرد و بهاری نمود آن
رخ کرد انقلاب سوّم به یاریش
با آن بصیرتی که بداد او به مردمان
بر چیده شد بساط فتنه های سخت
در بازی جدید مات اند دشمنان!
خون ها که ریخت فدای سرت که ریخت
ای رهبر زمین و ای رهبر زمان
ما گشته ایم بسیجی برای چه؟
تا جان دهیم برایت در این زمان
مولا مخور تو غم تا که زنده است
حتی یکی ز این بصیر مردمان
این شعر تقدیم به رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای
از حقیر سراپا تقصیر با همه کمی و کاستی در شعر چرا که من کجا و شاعران
کجا ان شاء الله حضرت ماه کم ما رو بپذیرند . رندانه آخر ربودی جامی ز خمخانه ی دل شیخی ایذه 22/12/1390
خونین چو برگ شقایق ، رنگین چو افسانه ی دل
در هجمه ای از سکوتت ، فریاد دادی تو ما را
لبیک گوی ولی ایم ، آن پیر فرزانه ی دل
گر یاد ما او نمی کرد ، با مطلع پر زمهرش
از یاد ها رفته بودیم ، در کنج ویرانه ی دل!
ما را خدا فرصتی داد ، تا روی ماهت ببینیم
ای رهبر آشنایم ، ای جان جانانه ی دل
ما را ببخشا ولیا ، رفتیم و تنها بماندی
تو هم شهیدی و اما ، زنده به غمخانه ی دل!
آنقدر دعاگویت هستیم ، جمع شهیدان جانباز
یادی ز ما تو نمودی با بال پروانه ی دل!
هستی "امین" دو دنیا ، ای رهبر خوب دنیا
بی صبر و طاقت نمودی ، یاران مستانه ی دل
جامی ز می ما چشیدیم با گفته ی تو که گفتی
"رندانه آخر ربودی جامی ز خمخانه ی دل"
بابا!
چقدر رفت و برگشتت طولانی شد
انگار خیلی بهت سخت گذشته !
آخر از آخرین بار دیدنت
1 متر قامتت کم شده!
گناه از هوس شروع می شود!
حتی هوس کربلا!
به کربلا باید دل داد
نه هوس
من ز اظهار نظرهای دلم فهمیدم
دل نیز عاشق دنیاست!
خدا می داند!